تیتر 20- انفجار اخیر در بندر شهید رجایی، یکی از مهمترین شریانهای تجاری ایران، با دهها کشته، صدها مصدوم و خسارات گسترده به تجهیزات، کانتینرها و کالاهای صادراتی و وارداتی، بار دیگر توجهها را به نقش و ظرفیت شرکتهای بیمهای در مدیریت بحرانهای کلان جلب کرد. این سوانح، فقط ضربه جدی به اقتصاد یک منطقه و کشور وارد نمیکند، بلکه صنعت بیمه را نیز با آزمون سنگین در زمینه توان پرداخت خسارت، مدیریت ریسک، شفافیت اطلاعاتی و تعهدات قراردادی مواجه میسازد.
قلب تجارت: از انفجار تا خسارت
بندر شهید رجایی، بزرگترین بندر تجاری و صنعتی ایران، در بندرعباس واقع است و نقش کلیدی در واردات و صادرات ایفا میکند. آمارها نشان میدهد در سال گذشته، حدود ۳۰ میلیارد دلار از طریق این بندر، تبادلات تجاری انجام شده که سهم واردات، بیش از 20 میلیارد دلار و میزان صادرات، نزدیک به 9 میلیارد دلار بوده است.
انفجار گسترده ششم اردیبهشتماه در محوطه اسکله این بندر که بیش از ۸۵ درصد حملونقل کانتینری کشور، با ظرفیت تخلیه و بارگیری سالانه بیش از ۸۸ میلیون تن را داراست، علاوه بر کانتینرها، آسیب جدی به تأسیسات بندری، جرثقیلهای سنگین، محوطه گمرکی، محمولههای صادراتی و وارداتی و خودروها وارد کرد. اگرچه هنوز ابعاد دقیق حادثه و میزان خسارات، مشخص نیست اما طبق گزارش رئیس کمیسیون عمران مجلس، ۲۰۰۰ کانتینر، معادل ۱.۵ درصد از کل ظرفیت ۱۳۵ هزار کانتینری بندر، تحتالشعاع این حادثه قرار گرفته است.
بیمه در خط مقدم: آزمایش تابآوری
بیمه، یکی از مهمترین ابزارهای مالی برای مدیریت ریسک اینگونه حوادث است. با توجه به برآوردهایی مبنی بر خسارت چند هزار میلیاردی، این حجم خسارت، از منظر صنعت بیمه، بسته به نوع پوشش، فشار قابلتوجهی بر شرکتهای بیمهای تحمیل میکند. لذا واکاوی تاثیرات این انفجار و خسارات ناشی از آن بر شرکتهای بیمهای اهمیت دوچندان دارد.
در حادثه انفجار در اسکله بندر شهید رجایی، چند نوع پوشش بیمهای مانند بیمه باربری، آتشسوزی، مهندسی و تجهیزات، مسئولیت مدنی و... درگیر هستند. اگر محمولههای تجاری، دارای بیمه باربری با پوشش خطر انفجار باشند، امکان دریافت خسارت دارند.
تأسیسات بندری نیز اگر تحت بیمههای صنعتی یا مهندسی بوده باشند، مشمول جبران خسارت میشوند. در بخش خسارات جانی، بیمه مسئولیت و بیمه حوادث کارکنان نقش کلیدی دارند، اما نبود پوشش مناسب، مسیر دریافت خسارت را دشوار میکند. بیمه آتشسوزی هم در صورتی کاربرد دارد که خطر انفجار در آن قید شده باشد. ضمنا بیمه عدمالنفع یا وقفه در کسبوکار میتواند برای جبران توقف فعالیتها مفید باشد، اما در ایران، هنوز چندان رایج نیست.
در این رابطه، طبق اظهارات معاون اتکایی بیمه مرکزی، مناطق و محمولههای درگیر حادثه انفجار بندر شهید رجایی، از پوشش کافی بیمهای و بیمه اتکایی برخوردارند. ضمنا پوشش اتکایی خارجی نیز وجود دارد که درصدی از آن خارجی است، اما چشمگیر نیست. از آنجا که شرکت بیمه البرز، متولی بیمهگر دریانوردی و گمرک بوده، مدیرعامل این شرکت نیز از پرداخت خسارت زیاندیدگان بهویژه در بخش خودرو، طی کمتر از 24 ساعت خبر داد. طبق آمارها، بیش از 1000 خودرو در این حادثه آسیب دیدهاند که تنها تعدادی از آنها بیمه بدنه داشتهاند.
چالشهای چندوجهی شرکتهای بیمهای در بحران
در پی حادثه انفجار در بندر شهید رجایی، شرکتهای بیمه با مجموعهای از چالشها مواجه شدهاند که مدیریت آنها، نیازمند ظرفیت بالای مالی، فنی و مدیریتی است.
نخستین چالش، فشار سنگین نقدینگی است. زمانی که دهها پرونده خسارت، همزمان باز میشود، شرکت بیمه باید منابع مالی کافی برای پرداخت فوری بخشی از تعهدات را فراهم کند. این اقدام، در شرایط اقتصادی فعلی، برای برخی شرکتها، بهویژه شرکتهای کوچک، با نسبت توانگری پایین، ممکن است بحرانی تلقی شود.
در گام بعد، شرکتهای بیمه ناچارند در مدلهای نرخگذاری بازنگری کنند. اگر آمار خسارات از حد انتظارات فراتر برود، نرخهای بیمهای پیشین، پاسخگوی ریسک واقعی نیستند و این مسئله، حتی میتواند به افزایش عمومی نرخها در صنعت بیمه منجر شود. در نتیجه، بیمهگزاران آینده باید با هزینههای بیشتری مواجه شوند.
نکته دیگر، افزایش ریسک تجمعی در مقیاس کلان است. برخلاف حوادث پراکنده، سوانحی نظیر انفجار بندر باعث فعال شدن همزمان صدها بیمهنامه در حوزههای مختلف میشود. این موضوع، پتانسیل ایجاد شوک مالی برای شرکت بیمه را افزایش میدهد. این حجم از خسارات همزمان، حتی ممکن است ضرورت دخالت شرکتهای بیمه اتکایی را نیز برجستهتر کند.
چالش دیگر اینکه ارزیابی خسارت در این شرایط، بسیار پیچیده و زمانبر است. کالاها، تجهیزات و افراد آسیبدیده، گاه متعلق به شرکتهای مختلف با پوششهای گوناگون هستند. هرگونه خطای کارشناسی یا تأخیر در رسیدگی، میتواند به بیاعتمادی، نارضایتی یا طرح دعاوی حقوقی منجر شود. توان شرکت بیمه در مدیریت بحران و برخورد حرفهای با ذینفعان، در این شرایط محک میخورد.
نقش بیمه اتکایی؛ امید یا مانع؟
در حال حاضر، بسیاری از شرکتهای بیمه داخلی، برای کاهش ریسک، بخشی از تعهدات را به بیمههای اتکایی واگذار کردهاند. در سانحه انفجار در بندر شهید رجایی نیز بیمه اتکایی، نقش کلیدی دارد، اما دو نکته قابل توجه است: یکی اینکه بسیاری از شرکتهای ایرانی در تعامل با بیمهگران اتکایی خارجی با محدودیتهای تحریمی مواجهند و ممکن است بار اصلی پرداخت خسارت همچنان بر دوش بیمهگر اولیه باشد. دوم اینکه اگر بیمهنامه اتکایی، معتبر و پوششدهنده حادثه باشد، شرکت بیمه داخلی میتواند بخشی از خسارت را از بیمهگر اتکایی دریافت کند، اما این فرایند معمولاً زمانبر و پیچیده است.
پیامدهای ساختاری و بلندمدت
سانحه بندر شهید رجایی، فارغ از تأثیر فوری بر پرداخت خسارتها، پیامدهای ساختاری و بلندمدت بر صنعت بیمه و تجارت دریایی کشور خواهد داشت.
افزایش نرخهای بیمهای، یکی از این پیامدهاست. پس از این حادثه، شرکتهای بیمه، برای پوشش ریسکهای مشابه، نرخ بیمههای باربری، مسئولیت و تجهیزات بندری را افزایش میدهند که نتیجه آن، افزایش هزینههای تجار و فعالان بندری است.
مورد دیگر، لزوم بازنگری در قراردادهای بیمهای، سقف پوشش، فرانشیزها و... است. بسیاری از شرکتها، قاعدتا به این نتیجه میرسند که بیمهنامههای آنها، پوشش کافی نداشته و این امر، موجب افزایش تقاضا برای بیمههای جامعتر خواهد شد.
مسئله بعدی، افزایش اهمیت مدیریت ریسک در بنادر است. احتمالاً پس از این حادثه، شرکتهای بیمهای شرایط سختگیرانهتر مانند الزام به رعایت استانداردهای ایمنی ویژه در بنادر، برای ارائه پوششهای بیمهای درنظر میگیرند.
توسعه فناوری در ارزیابی و مستندسازی دیجیتال فرایند بیمه، استفاده از هوش مصنوعی در تحلیل ریسک و تسهیل در ارزیابی خسارت، از دیگر پیامدهای احتمالی این حادثه برای شرکتهای بیمهای است. علاوه بر این، میتوان پیشبینی کرد شاهد افزایش نظارت دولت و بیمه مرکزی، در تضمین شفافیت، عدالت در پرداختها و جلوگیری از بحران اعتماد در صنعت بیمه خواهیم بود.
از هشدار تا فرصت
حادثه بندر شهید رجایی، نه تنها آزمون مهمی برای توان عملیاتی و مالی شرکتهای بیمهای است، بلکه بازتابی از اهمیت برنامهریزی ریسک، بیمهگری هوشمند و تقویت ظرفیتهای ساختاری صنعت بیمه است.
اگرچه این حادثه، بار مالی سنگین بر دوش برخی شرکتهای بیمه میگذارد، اما همزمان، فرصتی برای بازاندیشی در شیوههای فعلی پوششدهی، توسعه خدمات بیمهای در بخش حملونقل، صادرات و زیرساخت و نیز ارتقای فرهنگ بیمهای در بین فعالان اقتصادی است. آینده تجارت دریایی ایران در گرو ایجاد سیستم بیمهای مقاوم و کارآمد است که در برابر این حوادث، واکنش سریع و مؤثر داشته باشد.